جامعه معاصر جامعهای هوشمند است كه بدون دليل و برهان هرگز خوبی و يا بدی امری را باور نمیكند و برای اثبات مطلوب و يا نامطلوب بودن يك فكر، عقيده و يا عمل ابتدا به خروجی و نتايج آن فكر، انديشه و يا عمل نگاه میكند.
بسياری از وقف و خوبی آن سخن گفتهاند؛ اما وقف چه كاركرد و نتايج مطلوب و يا به قولی خروجی و بازدهی اثرگذاری برای جامعه در پی دارد كه با استدلال به آن میتوان مردم را تشويق به وقف كرد؛
در اين مجال مقاله منير شامحمدی با عنوان «وقف و اثرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی» از نظر شما میگذرد، در اين مقاله علاوه بر معرفی وقف و تعاريف مربط به آن به ارائه تأثيرات وقف در حوزههای كنترل ثروت، فقر زدايی، گسترش علوم و فنون، آثار تربيتی وقف، وقف و الفت بخشيدن بين دلها، وقف و حفظ ارزشها، ايجاد اشتغال توسط وقف، تأثير وقف بر استقلال اقتصادی، سياسی و رشد و توسعه، نقش وقف بر تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی و نقش وقف در توسعه فرهنگی پرداخته است.
مقدمه: گسترش فرهنگ وقف، يكی از عمدهترين فاكتورهای، انهدام تراكم ثروت در جامعه و ايجاد بستر مناسب برای رشد ارزشهای معنوی و الهی، در شكل توزيع عادلانه ثروت، محسوب میشود و با درك از همين نكته، يعنی مؤثريت ژرف وقف در توسعه اقتصادی، فكری، فرهنگی ومعنوی است كه اسلام دين مقدس توحيدی، برگسترش فرهنگ وقف بيش از هر چيز ديگر تاكيد كردهاست. (جوادی- ۱۳۸۰) سنت حسنه وقف يكی ديگر از افتخارات مكتب اسلام و از اهرمهای مؤثر اعتقادی و فرهنگی برای جبران نيازهای مادی و معنوی جامعه است. از صدها سال پيش تاكنون واقفان خيرانديش با اختصاص بخشی از اموال خود برای خدمت مستمر به جامعه در قالب روش پسنديده(وقف) كه بارزترين و روشنترين مصداق احسان، انفاق، صدقه جاريه، تعاون و باقياتالصالحات است منشاء خدمات فراوان علمی، فرهنگی، هنری، رفاهی، بهداشتی در جامعه بودهاند كه وجود صدها درمانگاه، بيمارستان، مدرسه، دارالايتام، كتابخانه و هزارها مسجد، قنات، پل، آب انبار وغيره كه بايد بطور دايمی حفظ و مورد بهره برداری قرار گيرد درسراسر كشورهای جهان و به ويژه ايران بهترين گواه و شاهد آن است. (ويژه نامه ميراث وقف-۱۳۸۶).
نمونه ديگری از مصارف كه در بين موقوفات سالهای اخير مشاهده میشود برای مساجد، بيمارستانها، ايجاد حمام، تعميرحمام، احسان، تهيه پوشاك، ايجاد دارالايتام، كمك به ايتام، پرورشگاه، كمك به دانشجويان، اطفال بیبضاعت، معلمين و مستخدمين مدرسه، كمك نقدی به افراد، لوازم تحصيل دانشآموزان بیبضاعت، اعطای جوايز و وام و كمك، ورزش در مدارس، هزينه نفت و تعمير حمام، احداث ساختمان برای افراد بیبضاعت، جهيزيه عروس، ازدواج، بيماران سرطانی، احداث منازل خانواده شهدا، احداث نانوايی، مستمندان، جبهه جنگ، احداث كتابخانه، خريد كتاب، امور خانواده شهيد و اسير و مفقودالاثر، مركز توانبخشی، تعمير پل و دبستان، تامين آب شرب قريه و غيره است (مداح-۱۳۸۰).
با اين اوصاف بديهی است كه «توصيه فرهنگ وقف» و تلاش برای دست يابی موفقيت وآن درابعاد مختلف اقصادی، اجتماعی و فرهنگی، به عنوان مهمترين مسئله ودل مشغولی مسئولان و صاحب نظران در كشورهای اسلامی وغير اسلامی است.(ارجمندنيا-۱۳۸۰)
برای رهايی از عقامت انديشه ،برای بيرون رفت از ركود ناانسانی، برای نجات از اسارت جهالت، برای ذوب نمودند يخهای منجمد انديشه و برای رشد شعوری جامعه، توسعه فرهنگ وقف و انفاق ضروری است، چرا كه توسعه فرهنگ وقف و انفاق موجب ايجاد تعادل اقتصادی و مادی در جامعه میشود و با تعادل مادی واقتصادی زمينه فعليت پيدا كردن توانمندیها وپتانسيلهای بالقوه به وجود میآيد. و بدين ترتيب حركت رو به رشد جامعه در مسير تكامل مادی و معنوی آغاز میشود. دقيقا به همين لحاظ است كه ايجاد نهادهای خيريه بر مبنای«(اوقاف وانفاق» در جوامع كه عدهای بسيار اندك آن از بهترين امكانات مادی، رفاهی واقتصادی برخوردارند واكثريت مطلق آنها در چنگال فقر مادی و معنوی اسيرند بين توسعه و گسترش فرهنگ وقف و انفاق در جامعه اسلامی ما بيش از جوامع ديگر از ضرورت برخوردار است. (جوادی- ۱۳۸۰).
تعريف وقف
وقف كه از جمله عبادات و از صدقه جاريه است، در لغت به معنی ايستادن (منتهی الارب) و در اصطلاح فقهی به معنی حبس عين ملكی است بر ملك خدای تعالی كه ملكيت از مالك ملك به خداوند منتقل میشود. (لغت نامه ی دهخدا ذيل ماده ی وقف). به عبارتی ديگر: ماندن اصل مال وجابجايی منفعت آن، تا مردم از منافعش بهرهمندشوند.(واعظی-۱۳۸۰).
وقف در لغت نامه، نگهداشتن و حبس كردن چيزی معنی شده است و میتوان به بيان ساده چنين تعريف كرد، هنگامی كه موضوعی مادی كه دارای نقش اقتصادی نيز باشد توسط فردی برای مصرف در منظوری خاص در مدت زمان از حال وآينده نامحدود در نظر گرفته شود میتوان گفت فعل وقف حادث شده است و چون هر فعلی در هر جامعهای زمانی مقبوليت اجرا میيابد كه در چارچوب قانون و عرف آن جامعه مجاز تلقی شود و جای شدن آن فعل اثبات نقص قانون را نگردد و چون در تعريف وقف گفتيم اختصاص موضوعی مادی برای مصرف در زمان حال تا آينده نامحدود در منظور نظر واقف در آن امری محال نيست بنابراين بايد حكم كرد واقف در انجام وقف نيت خود را در چهارچوب قوانين زمان حال جامعه شكلدهد.(رفرم- ۱۳۸۰).
تعريف عمومی وقف:
وقف در واقع عملی است الهی كه شخص در كمال صحت و سلامت عقل و انديشه، تمام يا قسمتی از مال و جان خويش را بیآنكه انتظار دريافت پاداشی را داشته باشد با تمام وجود و عشق و برای رضای خدا به همنوع يا همنوعان خويش میبخشد. (بندر چی- ۱۳۸۰).
تعريف معنوی وقف:
در بعد معنوی نيز وقف مفهوم پيدا میكند. در فرهنگ دينی اسلامی وقف معنوی بيش از وقف مادی تاكيد گرديده و مدام وقف معنوی بر وقف مادی ترجيح داده شده است. وقف معنوی به وقفی اطلاق میشود كه از هيچ گونه ظاهر و جلوههای مادی برخوردار نيست و صرفا بازده معنوی دارد. هرعمل خيری كه باعث رشد ارزشهای معنوی، اخلاقی و فكری در جامعه شود وقف معنوی نيز بر آن صدق میكند؛زيرا معنويت معنويت در جامعه با رشد همين ارزشهاست كه رشد میكند و فقدان اين ارزشها در يك جامعه نيز نشانگر انحطاط آن جامعه است (جوادی-۱۳۸۰).
وقف از نظر حقوقی:
وقف عملی حقوقی است كه به موجب آن شخص (اعم از شخص حقيقی يا حقوقی) عين مالی را از مالكيت خود خارج نموده از هرگونه نقل و انتقال- اعم از نقل و انتقالهای ارادی مانند اقسام معاملات و نقل و انتقالهای قهری مانند توارث و ساير تصرفات بطور كامل مصون نگاه میدارد و منافع آن را در راههای خداپسندانه و امورخيريه بطور دايم به جريان میاندازد تا افراد محدود و معين و يا نامحدود و غير معين به صورت بلاعوض از منافع بهرهمند شوند.(امينيان مدرس- ۱۳۸۱، ص۲۹۶-۲۹۷)
موقوفه:
مالی كه وقف آن از حيث داشتن شرايط صحت، تماميت يافته و دارای شخصيت حقوقی شده است، موقوفه ناميده میشود.(آيت اللهی- رخ، ۱۳۸۳: ۲۹۴).
وقفنامه:
سند وقف؛ نوشتهای است كه واقف در مورد وقف مال خود تنظيم نموده و در آن درباره مسائل مختلف مربوط به اداره موقوفه و چگونگی صرف عوايد آن و ساير مسائل تعيين تكليف كرده است (محمد امينيان مدرس- ۱۳۸۱ ص۳۰۵).
مديريت وقف:
شايستگی و امانتداری و توانايی سرپرست اوقاف از مسائلی است كه بايد محرز شود و در صورت امكان، سرپرست خود اهل وقف باشد. سرپرستی وقف در مرحله اول به واقف میرسد و پس از او فردی كه واقف او را معين كند. اگر واقف بدون تعيين ناظر بر وقف، بميرد، موقوف عليه اگر رشيد باشد متصدی آن میشود و پس از او قاضی به عنوان ولی، اين وظيفه را قبول میكند. (ميراث جاويدان- زمستان ۱۳۸۵ ص۹).
متولی:
شخصی است كه در وقف نامه و يا ضمن تشكيل وقف از طرف واقف، برای اداره عين موقوفه معين شده باشد از نظر قانون مدنی، متولی پس از قبول سمت توليت، حق استعفا ندارد.
واقف يا حاكم نيز حق عزل متولی را ندارند و چنانچه خيانت او در اداره عين موقوفه مشاهده شود، شخص مورد اعتمادی كه امين ناميده میشود، با حكم دادگاه صالح به او ضميمه میشود.
واقف میتواند سمت توليت موقوفه را در ضمن انعقاد وقف شخصاً به عهده میگيرد. ممكن است واقف دروقف نامه متوليان متعدد معين نمايد و وظايف آنان را تفكيك نمايد.
چنانچه واقف ضمن تشكيل وقف، يا در وقف نامه اقدام به تعيين متولی نكرده باشد، بعدا چنين اختياری نخواهد داشت.(آيت اللهی- رخ، ۱۳۸۳: ۲۸۹).
وظيفه متولی:
بدون شك هرگاه واقف وظيفه متولی و چارچوب آن را معين كند و متولی توليت را بپذيرد، وظيفهاش اين است كه با كمال اخلاص و امانتداری به انجام آن امور بپردازد؛ اما اگر واقف وظيفه او را مشخص نكند، وظيفهاش انجام امور متعارف و مرسوم از قبيل تعمير، اجاره، اصلاح، پرداخت اجرت، ماليات، وصرف منافع آن موارد معين شده و... كه به نفع موقوفه و موقوفعليه است، است. تا هنگامی كه متولی بطور عادی و متعارف انجام وظيفه میكند، موقوف عليهم و ديگران نمیتوانند توليت را بر عهده بگيرند. (معروف الحسنی، ۱۳۸۰: ۲۱۹)
توليت:
مديريت مستقيم در اصطلاح، توليت ناميده میشود. واقف ممكن است توليت موقوفه را خود عهدهدار شود و يا در اين سمت را به شخص ديگری تفويض نمايد، ولی هر كدام از اين دو مورد بايد وقف نامه مشخص شود والا بعد از تماميت وقف، واقف حق مداخله دراين خصوص را ندارد. (آيت اللهی- رخ، ۱۳۸۳: ۲۶۷).
نحوه اداره موقوفه: ماده۸۲ ق. م. میگويد: «هرگاه واقف برای اداره كردن موقوفه ترتيب خاصی معين كرده باشد، متولی بايد به همان ترتيب رفتار كند و اگر ترتيبی قرار نداده باشد متوالی بايد راجع به تعمير و اجاره و جمعآوری منافع و تقسيم آن بر مستحقين و حفظ و غيره مثل وكيل امينی نمايد».
وقف درسيمای اجرايی:
وقف در قانون مدنی ايران در ماده ۵۵ چنين تعريف شده است؛
«وقف عبارت است از اينكه عين مال حبس و منافع آن تسبيل شود» (بندرچی- ۱۳۸۰)
وقف در سيمای اجرايی خود به دو صورت ظاهر میگردد: ۱. وقف خاص وقفی كه مختص دسته معين و خاصی باشد مانند وقف بر اولاد يا بر افراد و طبقه خاص از مردم:۲. وقف عام وقفی است كه مقصود از آن امور خيريه است و مخصوص دسته و طبقه معينی نيست مانند وقف بر فقرا، وقف برطلاب و مدارس و مساجد، مقابل وقف خاص كه مراد از آن حصر كردن و منحصر ساختن است؛ (سيد احمد موذن علوی قسمت چهارم ص۲۶و ۲۷) (سيدعلی اصغر هدايتی-۱۳۸۰)
وقف در قرآن
مهمترين و محكمترين سند و مدرك آيين مقدس اسلام، قرآن كريم است همان كتاب آسمانی كه سخن و كلام خالق هستی و آفريننده انسان است. (آيت اللهی- رخ، ۱۳۸۳)
درقرآن آيه كه بر وقف و احكام فقهی آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، لكن میتوان از باب اولويت به آياتی كه بطور عموم برانجام افعال خير و تحريص و ترغيب آن دلالت دارد تمسك جست و بدانها استناد كرد، نظيرآياتی كه پيرامون انفاق، احسان، تعاون، صدقه، قرضالحسنه، خيرات ومبرات، عمل صالح، باقيات
الصالحات، ايثار و... درقرآن آمده ميت وآن به جواز وقف بلكه رجحان و استحباب آن استدلال كرد كه وقف را هم شامل میشود، نظير آيات ذيل: فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ »: پس هر كس آن [وصيت] را بعد از شنيدنش تغيير دهد گناهش تنها بر [گردن] كسانى است كه آن را تغيير مىدهند آرى خدا شنواى داناست (بقره/۱۸۱)
الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا »: مال و پسران زيور زندگى دنيايند و نيكيهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است (كهف/۴۶)
روشن است كه مفهوم باقياتالصالحات آنچنان وسيع است كه هر فكر وايده وگفتار و كردار صالح وشايسته ای كه طبعا باقی میماند و اثرات و بركاتش در اختيار افراد و جوامع قرارمیگيرد، شامل میشود.
وقف در سنت:
مراد از سنت مجمع قول وفعل و تقرير يا سيره علمی و عملی و جلوههای رفتاری پيامبر اسلام (ص) (به اعتقاد شيعه) ائمه معصومين (ع) است كه دومين منبع از منابع معارف اسلامی است.
سنت پيامبر (ص): در حديث مشهوری از پيامبر (ص) نقل شده كه فرمود:
اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث: در حديث صدقه جاريه او علم يتتفع به او ولد صالح يدعو اله.(نهج الفصاحه/ص۲۰۰/ح۲۳۹)
وقتی انسان بميرد عمل او خاتمه می يابد مگر در سه چيز:
۱- صدقه جاريه (وقف)
۲- علمی كه ازآن استفاده شود.
۳- فرزند صالحی كه برای او دعا كند (عزت الله واعظی- ۱۳۸۰)
زمينه های مختلف وقف و اقسام آن:
از آنجا كه معمولا وقف در زمينههای مورد نياز جامعه صورت میگيرد امور خيريه وقفی را میتوان به چهار بخش تقسيم كرد.
۱- امور فرهنگی: به نيت بالا بردن توان فرهنگی جامعه با تاسيس مدارس قديمه، مدارس جديد كمك هزينه تحصيلی طلاب و دانشآموزان، تهيه وسايل تحصيلی، وقف كتاب و كتابخانه و انتشار كتاب از درآمد موقوفات
۲- امور بهداشتی: تاسيس بيمارستانها، تيمارستانها، وحمامها.
۳- امور اجتماعی و رفاهی: ايجاد كاروانسراها، رباطها در گذشته، پلها، بازارها، آب انبارها، قناتها،كارخانهها ، توجه به يتيمان وفقرا،
۴- امور مذهبی: ساختن مساجد، زيارتگاهها (اصيلی: ۱۳۷۳: ۱۰۸)
اقسام ديگر وقف:
الف: وقف انتفاع: وقف انتفاع وقفی است كه نظر واقف از وقف، تحصيل درآمد مادی نيست مثل وقف زمين ملكی برای احداث مسجد.
ب: وقف منفعت: وقف منفعت، وقفی است كه نظر واقف از وقف، تحصيل درآمد است تا درمصرف معينی هزينه شود مانند: وقف مغازه يا مزرعه برای نگهداری و اداره مسجد يا مدرسه و... كه میتوان عندالزوم تبديل به احسن يا عود و انفع از لحاظ درآمد مادی نمود ولی در وقف انتفاع نتوان تبديل نكرد. (واعظی، ۱۳۸۰)
وضعيت اداره موقوفات در ايران
بطور كلی موقوفات كشور در حال حاضر به سه شيوه اداره میشوند:
۱- موقوفات متصرفی: اين دسته از موقوفات مستقيما زير نظر سازمان اوقاف و امورخيريه اداره میشوند.
۲- موقوفات غير متصرفی: اين دسته از موقوفات دارای متولی بوده و بطور مستقل اداره میشوند، ولی سازمان اوقاف نظارت قانونی بر كار آنها داشته و آنها موظفاند گزارش عملكرد خود را مرتبا به سازمان اوقاف اعلام نمايند.
۳- موقوفات مستقل: اين دسته از موقوفات مستقيما زير نظر نماينده ولی فقيه هستند بطوری كه ولی فقيه نمايندهای را به عنوان متولی در آنها منصوب میكند. اين دسته از موقوفات خارج از حوزه مديريت سازمان اوقاف و امور خيريه است. موقوفات آستان قدس رضوی و يا حضرت عبدالعظيم حسنی نمونههايی از اين دسته موقوفات هستند.
اموال موقوفه بايد دارای چهار ويژگی ۱. تاييد۲. قابليت ابدال و استبدال ۳. توليت وقف ۴. غير منقول بودن باشد. همانطور كه مبانی مديريت موقوفات در اسلام ازديدگاه مالی هم بايد خلق درآمد كند شخصيت مستقل را حفظ كند شفافيت داشته باشد. تبديل به احسن شود ومتولی و ناظر هم داشته باشد.(مهتدين- ۱۳۸۶)
وقف وعدالت
مقوله عدالت، مقوله بايستگیها و شايستگی هاست. وقف میتواند به عنوان يك سيستم پويا و بازوی نيرومند با ايجاد و حفاظت و بهره
برداری مناسب در جهت تحقيق عدالت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به كار آيد.
۱. جنبه اجتماعی
۱. استحكام پيوندهای اجتماعی اعم از خانواده و ... ۲. ايجاد كننده و گرمی بخش وفاق و دوستی است ۳. بوجود آورنده موسسات و سازمانهای جديد اجتماعی و رفاهی است ۴. ايجاد كننده و توسعه دهنده شهرها و روستاها است ۵. تامين كننده منابع و ابزار مورد نياز مردم است ۶. كاهش دهنده فاصله طبقاتی است ۷. پرورش روحيه خودباوری مقدمه خداباوری ۸. آرامش بخش و رام كننده دردها و آلام مردم ۹. ...
۲. جنبه اقتصادی
۱. پديد آورنده و احيا كننده بسياری از مشاغل است ۲. توسعه دهنده كشاورزی و دامداری است ۳. ايجاد كننده و توسعه دهنده صنعت و معدن است ۴. ايجاد كننده و توسعه دهنده علوم پزشكی ... ۵. رشد و بالندگی ثروتها و توانايی های جامعه را باعث میگردد,۶.موجب فناوری وتوسعه تحقيقات است. ۷. در زمينه اشكال زايی بسيار كارآرا است ۸. توسعه گردشگری و صنعت توريسم را موجب میگردد ۹. افزايش بهره وری را به عنوان اساسیترين محور اقتصاد تامين میسازد ۱۰. درگسترش صادرات و واردات نقش اساسی دارد۱۱. ...
۳. جنبه فرهنگی
۱. معرفی دين و نهادينه خدا باوری ۲. رشد خصايل خوب انسانی همچون فداكاری و گذشت ۳. معرفی جهان اسلام به بيگانگان ۴. معرفی تشيع سرخ علوی و حكومت ولايی ۵. ايجاد و توسعه نهادهای فرهنگی ۶. توسعه كتاب و كتابخوانی ۷. توسعه هنر دركليه رشتهها ۸. حفظ ميراث فرهنگی ۹. تشكيل و گسترش همايشها، كنگرهها و كنفرانسها,۱۰. چاپ نشريات برای بالا بردن آگاهیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ۱۱. حفاظت و حراست و بازسازی از اماكن متبركه ۱۲. در ايجاد وتوسعه مدارس و بيمارستانها و مساجد و تكايا نقش اساسی داشته است ۱۳. ... (ارجمند نيا-۱۳۸۰)
- تاثيرات وقف
پارهای از سنتها، كليدهای گشايش و برخوردار از آثار مبارك و تحول آفرين هستند.از اين نمونه سنت نيكوی وقف است كه بركات و پيامدهای آن همچون چتری، تمام ابعاد و عرصههای گوناگون جامعه را میپوشاند و حضور جدی و ارزشمند خود را حفظ می كند.
۱. كنترل ثروت
از آثار عمده وقف كه به طور خودكار عمل میكند محدود كردن تكاثر طلبی در ميان آحاد گوناگون مسلمين است.
وقف با توزيع مجدد در آمد بين افراد جامعه، آن را به سمت توازن اجتماعی هدايت میكند. لذا گر چه وقف و صدقه انفاق و مانند آن بيشتر به عنوان امور اخلاقی شناخته شدهاند، ولی در عمل تاثير بسزايی در تامين عدالت اجتماعی دارد و از عوارض سوء بیعدالتی اجتماعی و شكافهای طبقاتی تا حد زيادی میكاهد و ازحاد شدن مشكلات اجتماعی جلوگيری میكند. (سليمی فر- ۱۳۷۰ ص۱۶۸)
۲. وقف و فقر زدايی
يكی از جاهايی كه وقف میتواند بطور فعال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعليت رسيدن استعدادهای انسان را برطرف كند «محو فقر در جامعه» و در نتيجه تامين اجتماعی میباشد. نخستين انگيزههای واقفان برای مبادرت به وقف نابودی فقر و محروميت از جامعه مسلمين بوده است.
۳. وقف و گسترش علوم و فنون
از قرن دوم الی نهم هجرت، قرنهايی است كه اوقاف به نهايت شكوفايی خود رسيد. از جمله موقوفات در آن دوره تاريخ، جهت رشد شاخههای مختلف علوم اختصاص يافت. جرجی زيدان میگويد: « نظام الملك اولين كسی بود كه در اواسط قرن پنجم هجری به واسطه تاسيس مدارس در ممالك اسلامی شهرت يافت و در بغداد و اصفهان و نيشابور و هرات و غيره، مدارس ساخت و همه اين مدارس، به خصوص مدرسه بغداد بنام وی« مدرسه نظاميه» خوانده میشد. كتابخانههای مهمی نيز در اين دوران تاسيس و در اختيار عموم گذارده شد كه نخستين كتابخانه عمومی را خلفای عباسی در بغداد دايركردند وآن را بستالحكمه ناميدند و كتابهای مختلف علمی را در آن جمع كردند. (فصلنامه وقف، ميراث جاويدان ۳۸/۲۰ -۱۵)
۴. وقف و آثار تربيتی
يكی از مسائل مورد توجه مكتب اسلام گسترش عدالت اجتماعی و نجات دادن انسانها از نااميدی و تبعيضهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی و ايجاد قسط و عدل است. لذا در قرآن كريم بطور مكرر به آياتی برمیخوريم كه بر مساله نيكوكاری و احسان وكمك به فقرا و مستمندان، دستگيری مظلومان و غيره تاكيد می كنند. سنت حسنه وقف نيز يكی از حسنات موكد و از باقيات و صالحات است كه مورد تاكيد آيين اسلام است.
۵. وقف والفت بخشيدن بين دلها
وقف به عنوان شكلی از صدقات و به عنوان صدقهای كه هميشه جريان دارد به نوبه خود سهمی بزرگ در تاليف قلوب مردم داشته و خواهد داشت.
شارع مقدس به افراد خير و نيكومنش اجازه داده است كه با يك ديد وسيع جهانی همه انسانهای محروم و محتاج از هر رنگ و نژاد و مليت و حتی از هر عقيده و مرام و مسلك را در نظر داشته باشند و برای رفع نيازمنديهای آنان اقدام كنند.
امروز در سراسر جهان محرومان و نيازمندان فراوانی وجود دارند كه با كمك و مساعدت به آنها میتوان راه نفوذ فرهنگی و اعتقادی را گشود. (فصلنامه ميراث جاويدان۱۰/۵۲-۵۱)
۶. وقف و شاخصههای تعليم وتربيت
نقش آموزههای فرهنگی تعليم وتربيت اسلامی مشخص شده كه پديده وقف يكی از آموزههای زيباست. چه آنكه تمام آموزشگاهها و مدارس علميه موقوفه و موقافات جاريه جهت تامين نياز دانش پژوهان و همه موارد و انواع ديگر آن در جمع بندی تعليم وتربيت اسلامی نقش موثری دارند.
پديده وقف را كه خود يكی از مصاديق بارزعمل صالح است و نشات گرفته از سيره نبوی میباشد میتوان در مورد تعليم وتربيت اسلامی از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد. ( وقف و آثار تربيتی آن/ ۴۱)
۷. وقف و تعاون برادری
يكی از مظاهر بزرگ اسلامی، روح اخوت برادری است خداوند متعال میفرمايد: «انما المومنون اخوه» «يعنی تمام مومنين با هم برادرند» و حتی در احكام شرع هم به موضوعات اخوت و برادری برخوردهايی داريم مثل نماز جماعت، حج، اداء زكات، اداء خمس، كه در اينها روح كمك كردن به همنوعان نهفته است و خواسته شده كه مسلمانان گره از كار همديگر باز كنند. در اين ميان به واژه مقدسی مثل كلمه وقف بر میخوريم كه روح تعاون و اخوت بطور وضوح در آن نهفته است، كه واقفين خيرانديش با وقف كردند مال خود از جمله اهداف بلند مدت را اين دانستهاند كه گره از كار انسانی باز شود.
۸. وقف و حفظ ارزشها
از آثار گرانقدر وقف در عرصه اجتماعات؛ به ويژه جوامع دينی و مذهبی، حفظ وحراست از ارزشها است. در پرتو اجرای اين سنت نيكو و حسنه الهی وانسانی احكام و دستورات دين كه عمل به آنها ضامن بقای بنيانهای خردمندانه در جامعه میباشد، به بهترين وجه مستحكم شده و پيكره اجتماع را از ابتلا به آلودگیهای اخلاقی، فكری، فرهنگی و سياسی واكسينه میكند.
۹. وقف وايجاد اشتغال
از ديگر بركات وقف و پيامدهای ارزشمند آن بعد اشتغالزايی و يا حفظ و پايدار سازی مشاغل گوناگون است. اين اثر مهم با مراجعه موشكافانه به متن وقفنامهها كاملا آشكارمیشود.از اين رو بسيارمناسب است كه دست اندركاران با بحران اشتغال؛ به رويكردی علمی و جديد به عنصر وقف؛ بخشی از آثار شوم و ناگوار بيكاری را كاهش داده و زمينههای مبارك مشاغل سالم و مولد را هر چه بيشتر فراهم كنند.(آيت اللهی، رخ، ۱۳۸۳: ۳۴۵-۳۵۱)
تاثير وقف بر استقلال-اقتصادی، سياسی و رشد و توسعه
وقتی سخن از تاثير وقف بر استقلال اقتصادی و رشد و توسعه مطرح میشود هرگز به اين معنا نيست كه وقف به تنهايی میتواند همه ابعاد و زوايای گوناگون اقتصاد يك ملت را در برگيرد، بطوری كه برای اقتصاد كشور به منافع مالی ديگر نيازی نباشد، بلكه منظور اين است كه وقف به عنوان يك سرمايه ی عظيم مالی میتواند در اين سمت و سو دارای نقشی سازنده و قابل توجه و سهمی بزرگ باشد. همچنين به اين معنا نيست كه بياييم برخلاف انظارو اغراض واقفان، درآمد اوقاف را از موارد اصلی مصارفشان كه (مثلا) در وقف نامههای آمده است، منحرف سازيم و آنها را در راه تحقق استقلال اقتصادی و رشد توسعه بكار گيريم وبه مصرف برسانيم. حقيقت مورد نظر اين است كه میتوان سرمايههای عظيم اوقاف را نيز همانند ديگر سرمايهها با رعايت همه جوانب وقف و موازين شرع و اغراض و اهداف واقفان در فرآيند فعاليتهای توليدی وخدماتی قرار داد و آنها را از حالت ركود ازمايه خرج كردن به حالت تحرك زايايی هدايت كرد تا بدين وسيله هم به رشد وتوسعه و استقلال اقتصادی و سياسی كشور كمك شايان و قابل توجه، شده باشد وهم روز به روز برسرمايههای اوقاف افزوده شود كه اين امر قطعا در جهت اغراض واقفان نيز هست.
۱- فعاليتهای كشاورزی
۲- فعاليتهای توليدی
۳- فعاليتهای خدماتی و اجتماعی
تاثير وقف بر تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی
ازمتون اسلامی به خوبی روشن است كه اسلام، همخواهان زدودن همه جوانب و زوايای فقر در جامعه است و هم خواهان رفاه عمومی در حد معقول و مشروع.
اولا فقر زدايی تنها در حد قوت لايموت به نيازمندان كفايت نمیكند.
ثانيا مسلمانان در برابر يكديگر مسئولند و كفالت همگانی دارند.
نقش وقف
وقف از دو راه میتواند در اين مورد موثر باشد:
۱. نفس استقلال اقتصادی و رشد وتوسعه اقتصادی (مبتنی برموازين اسلامی) بطور طبيعی موجب رفاه عمومی و زدودن و حداقل كاهش چشمگير فقر و محروميت و آثار شوم آن در جامعه خواهد شد.(حائری، ۱۳۸۰ :۴۲۱)
۲. بخش عمده موارد مصرفی كه واقفان دورنگر و نيكوكار در طول تاريخ وقف در نظر گرفتهاند به رفاه عمومی، فقر زدايی وعدالت اجتماعی مربوط میشود. اگر ما نگاهی هر چند گذار، به تاريخ وقف و مضمون وقف نامه ها بيندازيم به خوبی در میيابيم كه واقفان خير و دروانديش تمام زوايا و جوانب نيازها را در نظر گرفتهاند.(سعيد خو،خير آبادی،۱۳۸۰)
نقش وقف در توسعه فرهنگی
وقف فرهنگی به معنی برخوردار ساختن اقشار محروم جامعه از مزايای فرهنگی، درجهت توسعه فرهنگی جامعه است. برخورداری اقشار محروم جامعه از مزايای فرهنگی، باعث رشد جامعه می شود. بدليل اينكه بهرهمندی اقشار محروم جامعه به منزله ، سياست فرهنگی جامعه، رمق خلاقيت را دروجود جامعه میدواند. وقتی جامعه خلاق شود، تفكر در جامعه زنده می شود. با زنده شدن تفكر در يك جامعه، جامعه هرگز رو به فقر گام برنمیدارد؛ برای اينكه تفكر، جامعه و افراد جامعه را به شناخت درست از زمان، نقش آن در تكامل پديدهها و نيازمندیهای زمان هدايت میكند. و بدين طريق جامعه در تمام معضل اقتصادی، سياسی، اجتماعی و فرهنگی دارای تشخيص و شناخت درست می شود. لذا وقف فرهنگی به مثابه باز گرداندن تفكر در لايههای زيرين جامعه است. وقف فرهنگی تزريق آگاهی به انسانهای محرومی است كه صدها سال اسير قفس جهالت ماندهاند. وقف فرهنگی فروزان كردن مشعل نور در دل تاريكی جهالت انسانهاست؛ جهالتی كه به مثابه زنجيره در بيغولههای زندان تفكر را اسير خويش نگه داشته است. بنای عقامت و نازايی تفكرصرفا با وقف فرهنگی از بين میرود. وقف فرهنگی است كه تفكر را درسطح تمام افراد جامعه همگانی می كند. انسانهايی كه نهادهای فرهنگی را به جامعه وقف می كنند؛ آگاه باشند، كه در واقع با وقف نهاد فرهنگی به جامعه، انديشه را به جامعه اهدا نمودهاند. انديشه كه بدون آن حتی نمیتوان خدای خويش را شناخت و همه بايد بدانند كه اگرتفكر را به افراد جامعه ادا كنندنه تنها جامعه را نجات داده است بلكه خود را نيز جاودانه ساخته است؛زيرا نسلهای بعدی را به خوب خواهند دانست كه كدام انسانها ،به چه چه ميزان از ايثار، بقا نسل خويش را با اهدای تفكر به جامعه، تضمين كردهاند
نقش وقف در بالا بردن ارزشهای الهی ومعنوی
مهمترين جنبه واساسی ترين بعد دربحث وقف ونقش وقف درتوسعه فرهنگ وتمدن اسلامی ،نقش وقف درتكامل وتوسعه ارزشهای الهی ومعنوی است. فرهنگ وتمدن برمبنای ارزشهای مادی ومعنوی استواراست. مهمترين نقشی كه وقف درتوسعه فرهنگ وتمدن ايفا میكند. توسعه معنوی جامعه است. توسعه معنوی جامعه بدين مفهوم است كه جامعه دربعد الهی، دينی وارزشهای معنوی خويش بيشتر ازابعاد مادی رشد میكند؛زيرا اگر وقف را از ديدگاه انسانی و معنوی آن نگاه كنيم وقف عبارت است از به خدمت گرفتن ارزشها و امكانات مادیاش به نفع ارزشهای معنوی، به عبارت ديگر جامعه زمانی از لحاظ معنوی بيشتر رشد میكند كه ارزشهای مادی وامكانات مادیاش درخدمت امكانات و ارزشهای معنویاش باشد ودرعوض ارزشهای معنوی زمانی در يك جامعه میميرد كه ارزشهای معنوی درخدمت امكانات و ارزشهای مادی بوده و توانمندیهای انسانی، الهی و معنوی جامعه قربانی اهداف مادی، غير انسانی و غير الهی گردد. (جوادی، ۱۳۸۰)
جايگاه اجتماعی وقف
مهمترين ويژگيهای اجتماعی وقف را میتوان در موارد زير خلاصه نمود:
۱- از بارزترين ويژگیهای اجتماعی نظام وقف طبقاتی نبودن آن است. بدين معنا كه سنت وقف همواره و برای همه اقشار جامعه قابل دسترس است و در انحصار يك طبقه خاص نبوده و نيست.
۲- نظام وقف عبارت است ازچارچوب بنيادين مسئوليتهای متقابل و همبستگی اجتماعی ميان ثروتمندان ونيازمندان.
۳- نظام وقف يكی از سازوكارهای تحقق عدالت اجتماعی و وسيلهای صلح آميز برای توزيع مجدد در آمد بدون هرگونه اجبار و مداخله قدرت حاكمانه بوده و هست.
۴- وقف نقش ملموسی در ارائه خدمات رفاهی (بويژه در مناسبتها و حوادث و تصميم گيریهای مهم شخصی و خانوادگی مانند ازدواج، استغال، تحصيل، برگزاری مراسم وعزا و...) دارد.
۵- وقف در حمايت از كيان خانواده كه سنگ بنای جامعه است و حفظ انسجام و يكپارچگی آن از طريق حمايتهای مالی وتداركاتی و نيز حمايت از حقوق افراد ضعيف و بيمار خانوادهها و كسانی كه از توانمندیهای جسمی و روحی كمتری برخوردارند نقش مهمی ايفا كرده و میكنند.
۶. وقف فراهم كردن چارچوبی اساسی برای مشاركت مردم درامور اجتماعی است بدين معنا كه تصميم يك فرد برای نهادهای عامالمنفعه (چون مدرسه بيمارستان) را به وجود میآورد.(مهتدين،۱۳۸۶:۱۹)
وقف فرهنگی
فرهنگ به هستی خاص يك جامعه اطلاق میشود. يعنی جامعه دركليت خويش با جوامع ديگر تفاوت چندانی ندارد و آنچه كه كيان يك جامعه را از جوامع ديگر متمايز میسازد، فرهنگ آن جامعه است. فرهنگ يك جامعه برتفكر آن جامعه استواراست وتفكر نيز در بستر فرهنگ رشد خواهدكرد. جامعهای با تفكر پويا جامعهای است كه از تفكر قوی برخوردار است و تفكرقوی نيز در دامن فرهنگ شايسته و بارز، پرورش میيابد. برخورداری اقشارمحروم از مزايای فرهنگی باعث رشد جامعه می شود. بدليل اينكه بهرهمندی اقشار محروم جامعه به منزله سيال بودن فرهنگ جامعه است ساليت فرهنگ، رمق خلاقيت و در وجود آن جامعه زنده میشود. وقف فرهنگی تزريق آگاهی به انسانهای محرومی است كه صدها سال اسير قفس جهالت ماندهاند. وقف فرهنگی فروزان كردن مشعل نور در دل تاريكی جهالت انسانهاست. جهالتی كه به مثابه زنجير تفكر را اسير خويش نگه داشته است. بنای نازايی تفكر با وقف فرهنگی از بين میرود و وقف فرهنگی است كه تفكر را در سطح تمام افراد جامعه همگانی میكند. انسانهايی كه نهادهای فرهنگی را به جامعه وقف میكنند آگاه باشند كه درواقع با وقف نهاد فرهنگی به جامعه انديشه را به جامعه اهدا نمودهاند. انديشه ای كه بدون آن حتی نمیتوان خدای خود را شناخت ... (نوای وقف- مرداد ۱۳۸۷)
چارچوب نظری
وقف يك پديده اجتماعی است كه با محيط جغرافيايی و نظام ارزشی و هنجارهای فرهنگی يك جامعه در ارتباط است. وقف میتواند بر نظام اجتماعی و رفتارهای سياسی و فرهنگی اثر گذاشته و به حل مسائل جامعه كمك كند و همچنين از نهادها و موسسات اجتماعی و كارگزاران فرهنگی تاثير بگيرد به همين جهت دست اندركاران مسائل سياسی و اجتماعی میتوانند وقف را از نگرش و ديدگاه خود مورد بررسی و كنكاش قرار داده و به تعريف نظری عملياتی، مطابق با هنجارهای اجتماعی بپردازند.
امروزه سه ديدگاه نظری و فكری در مكتب جامعه شناسی مطرح است كه میتوان از اين سه ديدگاه به بررسی پديدههای اجتماعی پرداخت. كاركرد گرايی، ستيز گرايی و ساختار گرايی.
كاركردگرايی و پديده وقف:
جامعه شناسان كاركردگرا میگويند: زندگی اجتماعی وقايعی تصادفی نيست زيرا جامعه و فرايندهای مربوط به آن دارای نظام و الگوست و رفتارهای اجتماعی نيز دارای الگوهای منظم و مشخص هستند و دارای كاركردهای گوناگون هستند كه اين كاركردها ممكن است مثبت يا منفی باشد اين نظريه میگويد: در شرايط معمولی همه عناصر و نظام اجتماعی از قبيل مدارس، خانواده و دولت با هم سازگاری و گرايش دارند و به اين ترتيب كه هرعنصری به حفظ ثبات كلی و همگانی كمك میكند با اين تعريف وقف را میتوان دارای كاركردهای گوناگونی دانست كه عبارت اند از:
الف: انجام عمران و آبادانی ب: ارضای روانی و عاطفی واقف يا واقفان ج: كمك به فقيران و نيازمندان د: انجام مراسم عبادی ومذهبی وقف يك رفتار مذهبی ودينی است. مذهب دارای اين كاركردهای گوناگونی میباشد مذهب میتواند به همبستگی اجتماعی كمك نمايد. دادن معنا به زندگی اجتماعی و كنترل اجتماعی از ديگر كاركردهای مذهبی است. وقف به نوعی دارای اين كاركردها میباشد ماليات، خمس، زكات و وقف هر يك دارای مشابهت هايی هستند و آن اين است كه قسمتی از مال و يا دارايی افراد صرف اموراجتماعی میشود اما وقف يك رفتار اختياری وارادی است كه واقف میتواند نسبت به انجام آن اختيار كامل داشته اما خمس، زكات و ماليات حالت اجباری دارد.
ستيزه گرايان و پديده وقف
ديدگاه ستيزه گرايی بر اين باور است كه جامعه از تنش، فرآيندهای اجتماعی، تضاد،رقابت ودگرگونی و نابرابريهای اجتماعی تشكيل شده است. اينان اين فرض را میپذيرند كه جوامع پيوسته در حال دگرگونی هستند و تضاد، خصلت دايمی آنهاست. آنان معتقدند در جامعه دو گروه وجود دارند؛ ثروتمندان و فقيران- پديدهای چون وقف مانند خمس و زكات میتواند نابرابری های اجتماعی را به سمت معادلات و برابری و عدالت اقتصادی، اجتماعی سوق دهد.
وقف گامی مهم در جهت اجرای عدالت اقتصادی و اجتماعی است. درتاريخ نمونههای فراوانی میبينيم كه ظهور بسياری از قهرمانان و سياستمداران در عرصههای اجتماعی، منشعب از حضور وقف و هدايت جامعه به سمت عدالت بوده است.
ساختارگرايان و پديده وقف
اين مكتب در سالهای ۱۹۲۰ توسط انسان شناس انگليسی به نام رادكليف براون مطرح شد ساختار گرايان از ساخت جامعه سخن میگويند. ساخت يعنی مجموعهای از اجزای بهم پيوسته كه دارای ارتباط باشند. اگراز اين ديدگاه وقف را بررسی كنيم، بايستی اجزای آن را مورد مطالعه قرار دهيم كه سازمان و اداره اوقاف مورد نظر است. اوقاف سازمانی است كه كارايی خود را با نيازهای اداری و انسانی وفق میدهد و اين نگرش میتواند مسائل و مشكلات سازمان اوقاف و ارتباط آن با نهاده، سازمانهای اجتماعی وچگونگی مديريت اماكن وقفی برای حل مسائل موجود را مورد مطالعه و سنجش قراردهد.(مهتدين، ۱۳۶۸: ۵۸)
پی نوشتا:
*(دانش آموخته ی كارشناسی ارشد رشته مديريت فرهنگی- دانشگاه آزاد اسلامی – واحد علوم و تحقيقات)
فهرست منابع و ماخذ:
۱- آذر،عادل۱۳۸۵، آمار و كاربرد آن در مديريت، انتشارات سمت، جلد اول، ص۸.
۲- ارجمند نيات تبريز، علی، ۱۳۸۰، مقاله ی نگرشی نو در زمينه ی وقف و توسعه ی اقتصادی و اجتماعی كشورها.
۳- اسلم جوادی، محمد، ۱۳۸۰/۱/۲۷، مقاله ی نقش وقف در توسعه ی فرهنگ.
۴- اصيلی، سوسن، ۱۳۷۳، كتاب شناسی وقف، وقف ميراث جاويدان، سال ۲،ش۴،ص۱۰۸.
۵- امينيان مدرس، محمد؛۱۳۸۱، وقف ازديدگاه حقوق و قوانين، آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامی ،تهران؛ سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انسانی دانشگاه (سمت)،۱۳۸۱،ص۲۹۶-۲۹۷.
۶- آيت اللهی ،سيد ابوالحسن، رخ يزد، محمد علی، ۱۳۸۳، وقف پس اندازجاودانه، مفاخر، چاپ اول.
۷- بندر چی، محمد رضا، ۱۳۸۰، مقاله ی وقف ازديدگاه تاريخی و اصطلاح شناسی فقهی.
۸- حائری (يزدی)، محمد حسن، ۱۳۸۰، وقف در فقه اسلامی ونقش آن در شكوفايی اقتصاد اسلامی، بنياد پژوهشهای اسلامی، مشهد، ص۴۹.
۹- حسينی، سيد يعقوب، ۱۳۸۲، آمار ناپارامتريك، دانشگاه علامه طباطبايی (ره)، ص۱۴.
۱۰- خومحمد خيرآبادی، سعيد، ۱۳۸۰، مقاله ی نقش فرهنگ وقف در توسعه ی اقتصادی و اجتماعی.
۱۱- رفرم، حسن، ۱۳۸۰، مقاله ی نقش وقف در توسعه اقتصادی و اجتماعی.
۱۲- سليمی فر، مصطفی، ۱۳۷۰، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن، بنيادين پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
۱۳- فيض علی، مداح، ۱۳۸۰، مقاله ی نقش وقف در توسعه ی تمدن ها.
۱۴- معراجی، سعيد، ۱۳۸۵، سنت ماندگار، بنياد پژوهش و توسعه ی فرهنگ وقف، تهران، صائن، ص۹۴.
۱۵- معروف الحسنی، هاشم، ترجمه ی فيضی، عزيز، ۱۳۸۰، وصيت و وقف، مشهد بنياد پژوهشهای اسلامی ،چاپ اول .
۱۶- مهتدين، اسفند ۱۳۸۶، ماهنامه ی فرهنگی، سياسی اجتماعی داخلی سازمان اوقاف و امور خيريه ص۱۷.
۱۷- مهتدين، اسفند ۱۳۸۶، ماهنامه ی فرهنگی، سياسی اجتماعی داخلی سازمان اوقاف و امور خيريه.
۱۸- مهتدين، دی ۱۳۸۶، ماهنامه ی فرهنگی، سياسی اجتماعی داخلی سازمان اوقاف و امور خيريه ص۵۸.
۱۹- مهتدين، بهمن ۱۳۸۶، ماهنامه ی فرهنگی، سياسی اجتماعی داخلی سازمان اوقاف و امور خيريه ص۱۹.
۲۰- ميراث جاويدان، زمستان ۱۳۸۵ فصلنامه فرهنگی، تحقيقی، اجتماعی و تاريخی سال چهاردهم، ص۹.
۲۱- ميراث جاويدان، زمستان ۱۳۸۵ ،فصل نامه فرهنگی، تحقيقی، اجتماعی و تاريخی ص۱۷- ۲۰.
۲۲- ميراث جاويدان، زمستان ۱۳۸۵ فصلنامه فرهنگی، تحقيقی، اجتماعی و تاريخی شماره ۳۸، ص۱۵-۲۰.
۲۳- ميراث جاويدان، فصلنامه فرهنگی، تحقيقی، اجتماعی و تاريخی شماره۱۰، ص۵۱-۵۲.
۲۴- ميراث جاويدان، ۱۳۷۲، سال اول، شماره دوم، ص۸.
۲۵- نوای وقف، مرداد ۱۳۸۷، ماهنامه ی داخلی اداره ی كل اوقاف و امور خيريه استان كرمانشاه، شماره
۲۶- واعظی، عزت الله، ۱۳۸۰، مقاله ی نگاهی به جايگاه وقف در فرهنگ اسلام.
۲۷- هدايتی، سيد علی اصغر، ۱۳۸۰، مقاله نقش وقف در توسعه اقتصادی و اجتماعی كشورها، مروری اجمالی بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی وقف.
برچسب ها